گروه صنعت پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛ مسئله افزایش نجومی قیمت مسکن به یکی از دغدغه های اصلی مردم تبدیل شده است و این باعث شده که مستاجران امید کمتری برای صاحب خانه شدن داشته باشند. آنها به این باور رسیده اند که تا سال های طولانی، شرایط مسکن استیجاری را تجربه خواهند کرد. به دنبال افزایش قیمت مسکن، شاهد افزایش اجاره بهای خانه در تهران و سراسر کشور هم بودیم و مستاجران به جای برنامه ریزی برای صاحب خانه شدن، به شرایط سخت تمدید قراردادشان می اندیشند؛ البته برخی هم با اخذ وام، فروش خودرو و جواهرات در پی خرید خانه هستند چون معتقدند تا قیمت ها بیش از این افزایش پیدا نکرده، باید صاحب خانه شد.
سوال اینجاست که دولت چه راهکاری برای کاهش قیمت مسکن اندیشیده است؟ در کنار افزایش تقاضای مسکن، آیا عرضه مناسبی هم وجود دارد؟ دولت با پیاده سازی چه راهکارهایی می تواند باعث کاهش قیمت مسکن شود؟ آیا سالانه به مقدار کافی شاهد ساخت مسکن در کشور هستیم؟ بازار مسکن شرایط بحرانی را تجربه می کند و در طول چند دهه گذشته، کمتر زمانی شاهد تورم فعلی در این بازاربوده ایم . چه نسخه ای برای درمان وضعیت حاد مسکن وجود دارد؟ فرهاد بیضایی کارشناس بازار مسکن در گفتوگو با خبرنگار رادار اقتصاد، به بخشی از سوالات ما در حوزه مسکن پاسخ داده است که در ادامه آن را ملاحظه می کنید.
طبق گفته برخی مسئولان و کارشناسان، هر ساله به احداث دو میلیون واحد مسکونی در کشور نیاز داریم. از آنجایی که ساخت این دو میلیون مسکن محقق نمی شود و عرضه کافی وجود ندارد اما تقاضا هست این مسئله منجر به افزایش قیمت مسکن شده است به نظر شما با احداث این واحدهای مسکونی، مشکل قیمت نجومی مسکن حل می شود؟
برخی کارشناسان معتقدند که سالانه دو میلیون تقاضای احداث مسکن در کشور وجود دارد که رقم اشتباه است و فرآیند تخصصی مسکن را وارد حاشیه های زیادی کرده است. در طرح جامع مسکن وزارت راه و شهرسازی اعلام شده که سالانه ۹۰۰ هزار تقاضای مسکن در کشور وجود دارد و برخی این عدد را به دو میلیون تقاضا تعبیر کرده اند تا در نهایت، هر ساله شاهد تحقق بخشی به ساخت یک میلیون و ۵۰۰ واحد مسکونی در کشور باشیم که این نگاه بازاری به سیاست گذاری مسکن است.
بازار مسکن بازار چانه زنی نیست و باید واقع بین باشیم. وقتی عدد توهمی و تخیلی برای تقاضای مسکن ارائه می دهیم، وجهه کارشناسی کار تحت الشعاع قرار می گیرد و باید گفت که تقاضای مسکن به صورت واقعی باید به جامعه تزریق و مطالبه شود و در این شرایط می توان برنامه ریزی جامعی برای کنترل قیمت مسکن انجام داد.
بازار مسکن سالانه به چه تعداد ساخت مسکن جدید برای عرضه نیاز دارد؟
سالانه نیاز بازار مسکن به ۸۰۰ هزار تا یک میلیون واحد مسکونی است. ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار واحد مسکونی که به این رقم اضافه می شود، متعلق به نوسازی بافت فرسوده است و مربوط به تقاضای ساخت مسکن جدید نیست و هیچ عددی به موجودی مسکن اضافه نمی شود. حدود ۵ تا ۶ میلیون واحد فرسوده در کشور داریم که سالانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار واحد نوسازی می شود.
وزیر راه و شهرسازی به نقل از رئیس جمهور عنوان کرده که انبوه سازان می توانند فولاد و سیمان را خارج از بورس خریداری کنند. اگر بورس در بازار فولاد و سیمان جالب نیست، چرا برخی از همین مسئولان تاکید دارند که مسکن را در بورس عرضه کنند؟ اگر بورس خوب است چرا فولاد و سیمان که نیاز اصلی ساخت مسکن است را خارج از بورس عرضه می کنند؟
بورس مسکن با بورس کالایی که سیمان و فولاد در آن عرضه می شود دو مقوله متفاوت هستند. مسکن را هم می توان در بورس کالا عرضه کرد که منجر به شفافیت قیمت هایش می شود؛ اگر که در کنار آن، بحث مالیاتی و فشار عرضه وجود نداشته باشد منجر به تشدید سفته بازی و سوداگری در حوزه مسکن خواهد شد.
اینکه مسئولان دولتی معتقدند که فولاد و سیمان باید خارج از بورس عرضه شود نشان می دهد که آنان به این نتیجه رسیده اند که سفته بازی در بورس این کالاها در حال رخ دادن است و نرخ گذاری این کالاها بیش از قیمت تمام شده کارخانه هاست. متاسفانه برخی کارخانه های ما با انرژی، نیرو و مواد اولیه ارزان قیمت کار می کنند اما قیمت محصولاتشان را مبتنی بر قیمت های جهانی و با نرخ دلار قیمت گذاری می کنند و باید گفت که در خصوص نرخ کالاهایی همچون فولاد و سیمان یک دزدی و کلاهبرداری آشکار شکل گرفته است.
به اعتقاد بنده، این کارخانه ها می توانند محصولاتشان را به قیمت های جهانی ارائه کنند و در این شرایط دولت هم باید امکانات و تسهیلاتی را که به رایگان و ارزان در اختیار آنان قرار می دهد، طبق قیمت جهانی در اختیار آنان قرار دهد. قیمت گذاری کالاهایی همچون سیمان و فولاد در بورس باعث چندبرابر شدن قیمت واقعی اش و در نهایت افزایش قیمت مسکن می شود.
فرآینده انحصاری که بورس کالا به وجود آورده و کالاهایی که با شرایط رانتی در اختیار صنایع گذاشته شده است باعث افزایش قیمت می شود و در کنار آن، سفته بازی هم اثرمعکوس در بازار مسکن گذاشته است. بهترین کار برای مقابله با این آفت، رانت زدایی است. ما می دانیم که قیمت تمام شده فولاد و سیمان چقدر است و چقدر عرضه می شود. همه این ها نشان می دهد که مکانیزم رانتی برای هر حوزه ای یک مکانیزم شکست خورده است. ما نباید به فولاد، سیمان، خودرو و... هیچ رانتی قائل باشیم. اگر کارخانه ای این کالاها را به قیمت جهانی می دهد، باید سوخت و مالیاتش را هم به قیمت جهانی بدهد.
وام ۴۰۰ میلیون تومانی برای خرید مسکن برای جوانان تا چه اندازه مفید است؟ آیا همین وام ها باعث افزایش قیمت مسکن نمی شود؟
تسهیلات ۴۰۰ میلیونی برای خرید مسکن طرح خوبی است اما کامل نیست. اگر بگویند که چنین وام هایی تورم زا است، باز هم ایرادی ندارد و معتقدم که باید وام خریدمسکن در جامعه وجود داشته باشد؛ اما تخصیص این وام ها تنها راه حل مسکن نیست.
این وام ها داده می شود تا مردم صاحب خانه شوند اما چرا راهکارهای دیگری برای افزایش عرضه مسکن در کشور صورت نمی گیرد؟ مهمتر از وام خرید خانه، تخصیص وام پیش فروش و تامین زمین برای ساخت مسکن اهمیت دارد. به بهانه وام خرید راه های بهبود و کاهش قیمت مسکن نباید بسته شود. من معتقدم در کنار وام خرید مسکن، باید وام جهت خرید زمین، پیش خرید و مشارکت مسکن هم داده شود و ما نمی توانیم از میان این همه سیاستها ، فقط یک سیاست را برای صاحب خانه کردن مردم انتخاب کنیم چرا که این موضوع فقط باعث افزایش تقاضای مسکن می شود و اثر تورمی دارد و چون عرضه مناسبی وجود ندارد، شاهد بی بند و باری قیمت در بازار مسکن هستیم.
هر شهروند ایرانی یک متر مربعی از خاک این سرزمین حقش است و دولت باید در اختیارش بگذارد و یقینا تلاش دولت در جهت افزایش ساخت و عرضه مسکن باعث کاهش قیمت مسکن می شود و با تحقق آن، دیگر خبری از قیمت های نجومی مسکن در کشور نخواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما